۱۳۸۹ تیر ۱۰, پنجشنبه

جشن تیرگان جشن آزادی ایران

داستان ما ز آرش بود
او به جان، خدمتگذار باغ آتش بود
روزگار تلخ و تاری بود
سنگر آزادگان خاموش
خیمه گاه دشمنان در جوش
آخرین فرمان، آخرین تحقیر
مرز را تیری می دهد سامان
چشمها، بی گفتگویی، هر طرف را جستجو میکرد
لشکر ایرانیان در اضطرابی سخت درد آور
مردی چون صدف از سینه بیرون داد: منم آرش
چنین آغاز کرد آن مرد با دشمن
منم آرش سپاهی مرد آزاده
آری آری، جان خود در تیر کرد آرش
کار صدها صد هزاران تیغه شمشیر کرد آرش
در تمام پهنه البرز، وین سراسر قله مغموم و خاموشی که می بینید
نام آرش را پیاپی در دل کهسار می خوانند
می دهد امید، می نماید راه
تیرگان جشن آزادی، جشن ایران بر ایرانیان مبارک باد.
جشن تیرگان جشن آزادی ملت ایران است، آدم با شعرسیاوش کسرایی می تواند همزاد پنداری کند همه جا سوت و کور بود و سراسر تحقیر بود و یکی آرش لازم بود یکی آرش یکی ایرانی یکی چون من یکی چون تو یکی چون ما یکی چون مردم ایران بسان آن سپاهی مرد آزاده آرش

۴ نظر:

  1. سلام
    .
    ازمحبتت ممنون/امیدوارم آزاد باشیم و آزاده
    .
    تا بعد بدرود

    پاسخحذف
  2. بدرود برار .
    امون دئه بشوئيم .

    پاسخحذف
  3. درود
    پدرام جان خيلي زيبا بو
    راستي واخبا بوستي آباداني يان چي بلائي تماشاگراي داماش سر باورديد وچقد گيلكانا فحش بدائيد.
    گيلك بمني

    پاسخحذف
  4. سلام
    من نيز جشن تیرگان را تبریک می گویم
    تولد وبلاگم و تبریک نمی گی
    میخوام آپ جدید بزارم
    [ناراحت]

    پاسخحذف